کتاب هوشع نبی
معرّفی کتاب
هوشع نبی، در پادشاهی شمالی اسرائیل نبوّت می‌کرد. او بعد از عاموس نبی، قبل از سقوط سامره در زمان سختی‌ها، یعنی در سال 721 قبل از میلاد نبوّت می‌کرد. وی مخصوصاً از بت‌پرستی و بی‌وفایی مردم به خدا نگران بود. هوشع به طرز شجاعانه‌ای، تصویر یکی از اجداد خود را که با زنی بیگانه ازدواج نمود، به بی‌ایمانی و بی‌وفایی مردم زمان خود ربط می‌دهد. مانند همسر خود او «عومر» که او را ترک نموده و نسبت به او بی‌وفایی کرد. همین‌طور مردم سلطنت شمالی، خدا را ترک کرده‌اند. بنابراین بر آنها داوری خواهد شد. امّا در انتها، باز محبّت خدا را نسبت به آنها بیان می‌کند که سرانجام خدا، قوم خود را به سوی خویش بازمی‌گرداند و روابط آنها را اصلاح می‌کند. این محبّت با جملاتی پر احساس بیان شده است: «ای افرایم چگونه تو را ترک کنم و ای اسرائیل چطور بگذارم که بروی... دلم در قفسهٔ سینه‌ام از غصّه می‌تپد و از شدّت ترحّم به رقّت می‌آید.» 8:11
تقسیم‌بندی کتاب
ازدواج و خانوادهٔ هوشع 1: 1- 3: 5
پیامی برضد پادشاهی اسرائیل 4: 1- 13: 16
پیامی دربارهٔ توبه و وعده‌ها 14: 1- 9
1
این پیامی است که از جانب خداوند در دوران سلطنت عزیا، یوتام، آحاز و حزقیا، پادشاهان یهودا و یربُعام پسر یهوآش، پادشاه اسرائیل، به هوشع پسر بئیری رسید.
زن و فرزندان هوشع
نخستین باری که خداوند با هوشع سخن گفت، چنین فرمود: «برو با یک زن فاحشه ازدواج کن. آن زن به تو خیانت خواهد کرد و فرزندانی هم که برای تو خواهد زایید، مانند او خواهند بود. به همین طریق قوم من مرا ترک کرده و به من خیانت نموده است.»
پس هوشع رفت و با جومر دختر دبلایم ازدواج کرد. آن زن حامله شد و پسری به دنیا آورد. خداوند فرمود: «نام این کودک را یزرعیل بگذار، زیرا بزودی پادشاه اسرائیل را مجازات خواهم کرد و انتقام خونی را که جدشان ییهو، در درّهٔ یزرعیل ریخته است، خواهم گرفت. در آن روز قدرت نظامی اسرائیل را در دشت یزرعیل درهم خواهم شکست.»
جومر بار دیگر حامله شد و دختری زایید. خداوند به هوشع فرمود: «نام او را لوروحامه، یعنی 'رحمت نشده' بگذار، زیرا من دیگر بر قوم اسرائیل رحمت نخواهم کرد و آنها را نخواهم بخشید. امّا بر مردم یهودا رحم می‌کنم. من که خداوند، خدای ایشان هستم، آنها را نجات خواهم داد، امّا نه با کمان و شمشیر و جنگ و نه با کمک اسبها و سوارانشان.»
بعد از آنکه جومر، لوروحامه را از شیر گرفت، بار سوم حامله شد و پسری به دنیا آورد. خداوند فرمود: «نام او را لوعمی، یعنی 'قوم من نیست' بگذار، چرا که اسرائیل قوم من نیست و من هم خدای آنها نیستم.»
اسرائیل دوباره بنا خواهد شد
10 با وجود این، تعداد مردم اسرائیل مانند ریگ دریا بی‌اندازه و بی‌شمار خواهد شد. اکنون خداوند به آنها می‌گوید: «شما قوم من نیستید،» ولی روزی خواهد آمد که خواهد گفت: «شما فرزندان خدای زنده هستید.» 11 مردم یهودا و اسرائیل با هم متّفق می‌گردند و برای خود پیشوایی تعیین می‌کنند و مالک سرزمین خود می‌شوند. روز یزرعیل، چه روز بزرگی خواهد بود.